انشا ازاد

انشا درباره برایت می نویسم از دلتنگی هایم

انشا درمورد برایت می نویسم از دلتنگی هایم

انشا درباره برایت می نویسم از دلتنگی هایم

مقدمه:چندی پیش،آنگاه که ضربان قلبم کندتر از همیشه می تپید و دست هایم می لرزید خودکارم را ناخوداگاه در دست گرفتم. نمی دانم خودکار می نوشت یا قلب بی تابم که غریبانه کلمات را کنار هم می نوشت و من اینگونه آغاز کردم.

تنه:برایت می نویسم از دلتنگی هایم از روزهای بی تو رفته و از اشک هایی که بی محابا ریخته از قلبی که مالامال از غم پرگشته و نگاهی که بی وقفه در جستجوی تو و نفسی که بی کسانه در استفسار بوی عطر توست. برایت می نویسم از دلتنگی که شب و روزهایی که ندانستم چگونه آمد و چطور می گذشت از کاغذهایی که بی رحمانه خط خطی شد و کلماتی که ناجوان مردانه کنارهم چیده شدند.

برایت می نویسم از روزهایی که می شد عالی و خوب باشد از خاطره هایی که می توانست بهترین باشد و از خنده هایی که باید بلند و از اعماق وجود زینت گر روح خسته و بی طاقتمان می شدند.برایت از دلتنگی هایی می نویسم که همچون شمع ذوبم کرد و ذره ذره وجودم را بلعید.

از سوختن ها و ساختن هایی که بی رحمانه سیلی به صورت نهیب و کم طاقتم تافت. هرزمان که عزمم را جزم کردم و تصمیم به برخاستن کردم. دلتنگی و نبود حضورت آنچنان ریشه هایم را خشک می کرد و سیلی ها را محکم تر می کوبید که تاب و توان برخاستن را از وجودم سلب می کرد. برایت از عشق می نویسم که اگر بگویم دل تنگی هایت خون را در رگ هایم خشکاند. دروغ نبود و از حرف راستی،راست تر بود.

نتیجه گیری:دلتنگی تنها یک احساس ساده نیست. گاه می تواند آنچنان ویرانگر باشد که تمام کاخ های ساخته شده و تمام آرزوهای بافته را ویران سازد. پس اگر دلتنگ هستید تا زمانی که دیر نشده است دست بجنبانید.

انشا درباره برایت می نویسم از دلتنگی هایم

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا