انشا تصورکنید از شما برای صرف شام با بیل گیتس دعوت شده
تصورکنید از شما برای صرف شام با بیل گیتس یا مارک زاکر برگ دعوت شده است.آنچه را که دوست دارید باهریک از آن ها بحث کنید و اینکه چگونه آن ها را به شما علاقمند می کنید،توضیح دهید شوقی وصف ناشدنی در سر و رویاهایی بزرگ را رو به حقیقی شدن می پنداشتم.بهترین لباسی که داشتم را به تن کردم و با وسواس زیاد موهایم را آراستم و خوش بوترین عطر را برداشتم.ابتدا عمیق آن را استشمام کردم.
سپس روی رگ مچ دستم کمی پاشیدم.ترسیدم که بیش از آن زده و بوی تندش آزار دهنده باشد.با دلهره ایی آشکار و چشمانی بی تاب راهی قرار کاری شدم.قراری که سرنوشتم را جور دیگری می ساخت و ورق زندگی ام را برمی گرداند.
او فردی بسیار موفق و جوان ترین مرد ثروتمند جهان و مغز متفکر جهت برنامه نویسی خطاب شد. او خالق فیسبوک یعنی مارک زاک برگ است و در یکی از سخنانش اینگونه گفته است:بزرگترین ریسک، ریسک نکردن است در دنیایی که به سرعت درحال تغییر کردن است. تنها استراتژی شکست خوردن،ریسک ناپذیری است در دیدار اول و وهله ی اول از او خواهم پرسید که چرا اینگونه گفته است…
انتظارها به سر رسید و راه مدید به اتمام رسید و وقت دیدار فرارسید.از سفارش شام و دید و بازدید اولیه هیچ ندانستم.اما با تشویق فراوان،سوالم را که ذهنم را آشفته کرده بود مطرح کردم.
او در پاسخ به من اینگونه جواب داد:مسیرهای زیادی را رفته ام.شرکت های زیادی را با قیمت مناسب خریداری کرده و زیر چتر فیسبوک آن ها را پرورانده ام.برای توسعه ومجهز کردن فیسبوک،افراد زیادی را ملاقات کرده ام و ساعت های طولانی را صرف گفت وگو و مصاحبه کرده ام.اما در همه ی روش ها هدفی خاص را دنبال کرده و می دانستم که چه می خواهم و چه کاری درست است.در همه ی روش ها از شدت ریسک ها کاستم و پله های موفقیت را بلندتر برداشتم.
بنابراین با آگاهی کامل مسیر همواری را که در ابتدا در ذهن طراز و مسطح کردم. پیمودم.آیا جوابم برای شما قانع بود؟
سری تکان دادم و اکنون تسلط بیشتری بر گفتار خود داشتم.بنابراین سوال بعدی ام را پرسیدم که چگونه قدم های تاسیس فیسبوک به ذهنتان خطور کرد؟
به گفته ی او این طرح ابتدا برای دانشگاه مطرح شد و سپس با کمک چندنفر از دوستان دامنه ی آن را گستراندند و سپس در فضای مجازی میان عموم مردم پخش شد و استقبال بی نظیری را به خود دید. حال من سوالی از شما دارم!آیا شما به عنوان کارآفرین جوان،طرح یا طرحی در دست اقدام دارید؟یا جاذبه ایی که مرا به خود جذب برای سرمایه گذاری کند؟
صدایم را کمی رساتر کردم و در تلاش بودم با اعتماد به نفس مضاعف گفته های از پیش تعیین شده ام را به زبان بیاورم پس اینگونه شروع کردم؛ما در جهانی با امکانات کم اما با افرادی زبده و باهوش زندگی می کنیم.افراد هر کدام به نوبه ایی ذکاوتی خاص و مهارتی منحصر به فرد در رشته یا حرفه ایی خاص دارند که تکیه بر آیین و سنت های گذشته و فرهنگی دیرینه حاذق و دانشمندانی آزموده را دارد.
ما برای آینده ی کشورمان اینگونه تصویرسازی کرده ایم که باید در کنار فرهنگی سنتی،تجهیزاتی مدرن اما با رنگ و لعاب سنتی فراهم آوریم و فضای مجازی کارآمد و اصولی راه اندازی کرده که در آن ترغیب و غیرت ایرانی جوشیده و دواطلبانه به سوی آن شتافته و از آن حمایت کنند.
باید عصر ارتباطات با جهان را تقویت کرده،پل های ارتباطی را وسیع تر و دانش جهانی را بسیط تر کرده تا فضای مجازی ایرانی باعث افتخار آن ها در میان تمام جهان باشد نه فقط مختص به خود ایران!در نهایت باید در این مسیر پرتلاطم که هدف گسترش مهارت ایرانیست کوشا بود.
گذشته و افتخارات افراد گذشته فراموش نشده و آن را به جوانان امروزی یادآور شویم تا از آن ها الگو برداری کرده و قدم در جایی درست نهند.
تجربیات گذشته همچون سیمانی در میان آجرها می مانند که دیوارها را محکم نر و قلعه های صعود و پیشرفت را مرتفع تر می سازد.
انشا تصورکنید از شما برای صرف شام با بیل گیتس دعوت شده
