انشا ازاد

انشا توصیفی درباره تصویر سیب

انشا توصیفی درباره تصویر سیب

انشا توصیفی درباره تصویر سیب

مقدمه:

همیشه ستایش کرده ام پاییز را،وقتی که سرما را به جان طبیعت و درختان می نشاند به آن ها این را یادآور می شود که پاییز فصل برگ ریزان است نه میوه ریزان.

تنه انشاء:

پاییز فصل باران های نقره ایی،برگ های رنگی،میوه های قرمز و شیرین،سیب سرخ و بهشتی که جان می گیرد و عطر دل انگیز و مست کننده اش که رنگ و جلای بهشتی به درختان بی برگ اما امیدوار می دهد.در تصویر روبرو برگ درختان ریخته است اما هنوز قدم های آخر پاییز روی شاخه ها به جا مانده است. شاخه های خشک و تر که تضاد جالبی را ایجاد کرده است،اما سیب سرخ باران خورده زیبایی اش را چندبرابر کرده است

تاکنون دیده اید که عکسی عطر داشته باشد؟!من در این عکس عجیب بوی سیب سرخ که با بوی باران و خاک درآمیخته شده است را استشمام می کنم. گویی مشامم از این عطر مملو گشته است و تردی و شیرینی اش مزاجم را مشتاقه چشیدن کرده است. قرمزی و خیسی اش مرا یاد دخترک کنار چهارراه انداخت وقتی که از فرط سرما گونه هایش گلگون گشته بود و باران بی رحمانه تمام صورت معصومش را خیس کرده بود.او هم  همچون سیب در تصویر تنها بود اما انگاری حکمتی در آن نهفته بود. حکمتی که درخت آن را به خوبی می دانست و برای شوق رسیدن و چیدن سیب تمام سرما را به جان خریده بود و هرگز ناامید نگشته بود.

نتیجه گیری:

گویند حوا به جرم چیدن سیب از بهشت محروم شد،می گفتند از امر خدا نافرمانی کرده است اما مگر می شود سرخی و شیرینی اش آب از لب و لوچه ات بچکاند و تو نافرمان و سرکش نشوی؟یقین دارم اگر باز  حوا می آمد باری دیگر این سیب را می چید.

انشا توصیفی درباره تصویر سیب

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا