انشا پایه دوازدهم

انشا قطعه ادبی پایه دوازهم

انشا قطعه ادبی پایه دوازهم

انشا قطعه ادبی پایه دوازهم

دوست داشتم مثل همیشه انشایم را با جملات ادبی آغاز کنم ، اما بگذارید این بار به سراغ اصل مطلب بروم .

  کنکور! واژه ای که دوازده سال است در دلم دلهره انداخته و تنها هفت ماه دیگر با آن رو به رو خواهم شد.

  شاید فکر کنید که در این روزها با اضطراب و استرسی بیش از پیش اوقاتم را سپری میکنم ؛ اما اینطور نیست.

   حال و هوای فعلی ام تا حدودی غیر قابل توصیف است .

زیرا تا به حال در چنین شرایطی قرار نگرفته بودم و برایم تازگی دارد.

  اما میدانید! این واژه ی کوچک و دلهره آور امسال درس نوینی به من داد.

  هر آنچه که ما برای خودمان دست نیافتنی و بزرگ تصور کنیم ، به همان اندازه برایمان غیر قابل تصرف خواهد بود. زیرا ما از ابتدا خودمان را بازنده دانسته ایم و تلاشی برایش نکرده ایم.

مفهوم زندگی برای من همواره محلی برای آزمودن، آموزش و خطا بوده است و این بار خودم را در دل این جنگ،آزمون و یا هر آنچه که نامش را میگذارند میبینم و هراسی از آن ندارم.

زیرا میدانم کوچکترین چیزی که کنکور برایم خواهد داشت تجربه ای است که هفت ماه دیگر به دست خواهم آورد.

نویسنده: کیانا آبیار

انشا قطعه ادبی پایه دوازهم

منبع: تلگرام

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا