انشا ازاد

انشا در مورد طبعیت

انشاء در مورد طبعیت
انشاء در مورد طبعیت

انشا در مورد طبعیت

انشا ازاد در مورد طبعیت

مقدمه:

مگر می شود در این دنیا و در میان این همه شلوغی و هرج و مرج زندگی کنی و به دنبال جایی یا مکانی برای استراحت و داشتن آرامش نباشی. جایی مثل طبیعت.

تنه انشا:

جایی که پر باشد از عطر دل انگیز شگوفه ها و صدای پرندگان و باد نسیمی در میان شاخ و برگ های درختان بوزد. مگر می شود در لابه لای درختان قدم برداری و صدای پرندگان گوشت را نوازش دهد و تو را وارد خلسه ایی سرشار آرامش و عشق نبرد.

مگر می شود در کنار رودخانه ی روان بنشینی و با صدای جریان آب شکرگزار نعمت های بی کران پروردگار نباشی… رودخانه ایی که به ما یادآور می شود زندگی نیز مانند همین مسیر رودخانه، جریان دارد و می گذرد. گاهی آب روان بر تخته سنگی می خورد و گاهی از مسیر رودخانه خارج می شود. اما همه ی این اتفاقات می گذرند و دوباره جریان می یابند. اینها درس هایی است که از طبیعت می گیریم.

یاد می گیریم که طبیعت یکی از زیباترین نعمت ها است که خداوند به ما عطا کرده و ما انسان ها نیز موظف هستیم که از آن ها مراقبت کنیم. به قول سهراب سپهری آب را گل نکنیم و یا درختان را برای چند برگ کاغذ بیشتر قطع نکنیم و یا با ریختن آشغال و زباله زمین و طبیعت را آلوده نکنیم.

اما در ازای آن گل بکاریم و درختان بیشتری بکاریم و با صرفه جویی مانع از قطع درختان شویم تا روزهای بیشتری را همراه با خانواده به دل طبیعت برویم و با ثبت خاطرات بیشتر و زیباتری صفحه های زندگی را ورق بزنیم و همچنین با مراقبت و مواظبت از طبیعت روزهای دلنشین بیشتری برای خود و آیندگان ثبت و ضبط کنیم.

نتیجه گیری:

دنیایی را تصور کنیم که هیچ درختی روی زمین باقی نماند و همه ی رودخانه ها خشک و ترک خورده باشند و هیچ گلی روی زمین به ما لبخند نزند. آیا در چنین مکانی می شود زندگی کرد و زنده ماند و شاد بود!

انشا در مورد طبعیت موضوع ازاد

انشا در مورد طبعیت

نظر شما در مورد این انشا چه بود ؟ نظر بزارید

 این انشا اختصاصی بوده و کپی برداری در سایت یا کانال تلگرام شما بدون ذکر منبع حرام است

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا