انشا پایه نهمانشا ی تصور ذهنی درون یک فضاپیما در ماه

انشا در مورد تصویرذهنی خود در یک فضاپیما

تصویرذهنی خود در یک فضاپیماصفحه/24

انشا در مورد تصویرذهنی خود در یک فضاپیما

همه جا را سکوت فراگرفته است. انگار کسی نیست اطراف را می­نگرم، جویای صدایی آشنا یا حتی گیاهی هستم. اما انگار تنهای تنهایم. من در فضاپیمایی­ام که روی کره­ی ماه قرار گرفته است. ماه نیمی از آن تاریک و نیمی دیگر روشن است، سوراخ­های ماه مانند سوراخ­های تک بزرگی از پنیر است که فضاپیما بر آن جای گرفته است. کم­ کم آماده می­شوم تا بتوانم ماه را بیشتر ببینم. از فضاپیما بیرون می­روم، در کره­ی سرد ماه قدم می­گذارم. نیمه­ی روشن ماه، رو به خورشید است و نور خود را از خورشید می­گیرد،

حتی می­توانم روی کره­ی ماه، زمین را ببینم. چقدر از دور زمین کوچک و زیباست. دلم تنگ شده است. دور و اطرافم را سنگ­ها فراگرفته­اند. لباسم بسیار سنگین است. اما نمی­توانم از آن خلاص شوم کاش گلی در این حوالی بود. همچنان قدم می­زنم تا این کره را در نگاهی بگذرانم. ماه کره­ای مدور و زیباست که شب­ها نوری بر زمین می­تابد. هر چند نور خود را از خورشید می­گیرد، اما در نبودن خورشید، شب تیره و تار را بر ما روشن می­کند. اما نیمه تاریک ماه که به دور از خورشید است سرد و سخت است.

طرف تاریک ماه بسیار ترسناک است حالا دیگر باید به فضاپیما باز گردم، وقتی که به فضاپیما بازمی­گردم دوباره با تنهایی خود روبه رو می­شوم، بیرون خلوتی حزن­انگیز فضا را آکنده است. در داخل فضاپیما باز به صفحه چراغ­های روشن خیره می­شوم. و امید دارم که به زمین بازگردم. آری به راستی دلم برای سرزمینم و خانواده­ام بسیار تنگ شده است. در گوشه­ای از فضاپیما به عکس خانواده­ام تنها چیزی که دارم خیره می­شوم و درعالم رویا آن­ها در جلوی چشمانم تصور می­کنم

نظر شما در مورد این انشا چه بود ؟ نظر بزارید

این انشا اختصاصی بوده و کپی برداری بدون ذکر منبع و ادرس سایت پیگرد قانونی دارد

مطالب پیشنهادی :  انشا طنز و غیر طنز در مورد ایستادن در صف پایه نهم
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

2 دیدگاه

  1. خيلي مسخره بايددرون فضاپيمارو که روي ماه فرودامده راتصورکرد اومده برامن ازماه وخونوادش گفته اه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا