انشا پایه هفتمانشا در مورد عینکانشا در مورد کلاغ

انشا درباره عینک کلاغ پایه هفتم

انشا درباره عینک کلاغ پایه هفتم

انشا درباره عینک کلاغ پایه هفتم

مقدمه:

در میان آبی آسمان که ابرهای سفید آن را به زیبایی نقاشی کشیده بود،نقطه ایی سیاه که چیزی شبیه ویرگول بالای آن قرار گرفته بود از دور دست ها نمایان شد و آنجا بود که برای کلاغ های شهر علامت سوالی بزرگ پیش آمد که آن  نقطه ی آویز دارچیست؟

تنه انشا:

با نزدیک شدن آن نقطه، کلاغ ها دریافتند که آن دوستشان دم سیاه است که چیز گرد و خمیده ایی روی صورتش گذاشته است.عده ایی خنده کنان و عده ایی دیگر با تمسخر به او نگریستند و جویای احوال او شدند.

دم سیاه با گونه های گلگون که لای آن پرهای سیاه چیزی معلوم نبود به آن ها نگاه کرد و با صدای لرزان گفت؛چشمانم ضعیف شده است و دائما به شاخ و برگ ها خورده و زخمی می شوم،پیش دکتر دم طلا رفتم و برای مشکلم این عینک را تجویز کرد!همهمه ایی میان کلاغ ها بوجود آمد و هر کسی چیزی می گفت.

انشا درباره عینک کلاغ پایه هفتم

عینک کلاغ بیچاره نقل زبان ها شد و یک کلاغ شد،چهل کلاغ و همگی از این موضوع باخبر شدند.روز به روز کلاغ گوشه گیر تر و خجول تر می شد و کلاغ های دیگر نامش را از دم سیاه تغییر دادند و گذاشتند کلاغ عینکی یا کلاغ چهار چشم

عینک کلاغ که باید راهگشای مشکلش می شد حال معظل بزرگی را برایش پیش آورده بود و او را از دوستان و شهر به دور ساخته بود.

دوستانش دیگر با او هم صحبت نمی شدند و اگر می شدند در حال مسخره کردن آن بودند و  او هم روی بیرون آمدن را نداشت.روزی از روزها وقتی کلاغ روی شاخه درختی نشسته بود از دور عقابی را دید.

عقاب از دور نظاره گر کلاغ ها بود و برای به چنگ آوردنشان نقشه می کشید.کلاغ دم سیاه که به کمک عینکش دور دست ها را هم میتوانست ببیند بال گستراند و به خود جرئت داد و به شهر پیش دوستانش رفت.به همگی اطلاع داد و کلاغ ها در میان بوته ها و شاخه ها پنهان شدند و هیچ کس آسیبی ندید و همگی از دست عقاب، جان سالم به در بردند.حال عینک کلاغ به چیزی مقدس تغییر یافته بود.

چیزی که توانست آن ها را از نابودی نجات دهد.پس وقتی در شرایطی نامتعارف قرار خواهیم گرفت یادمان بماند که این خود ما هستیم که به شرایط جهت می دهیم نه شرایط به مسیر زندگیمان!

نتیجه گیری:

مسخره کردن کسانی که بنا بر اجبار یا شرایط بوجود آمده مجبور به تحمیل چیزی ناخوشایند هستند تنها کار افراد ناآگاه و ضعیف است .عینک کلاغ اینجا به ما آموخت که شاید شرایط برای کلاغ کمی سخت شد اما بخاطر همان شرایط او توانست جان دوستانش را نجات دهد بنابراین او توانست از زمینه ی پیش آمده بهترین  استفاده را ببرد و در کنار حل مشکل کم بینایی اش، دیگر خجول و گوشه گیر هم  نباشد.

انشا درباره عینک کلاغ پایه هفتم

منبع: سایت انشا باز

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا