انشا ازاد

انشا آزاد درباره طلاق

انشا آزاد درباره طلاق

گاهی وقت ها دونفر در نقطه ای از زمان حس می کنند، می توانند باهم تشکیل زندگی بدهند و بهم علاقه دارند ولی بعد از مدت می فهمند به درد هم نمی خورند و از هم جدا می شوند،کلا تعریف طلاق یک جمله شد ولی وقتی به مفهوم اون نفوذ کنیم می بینیم که چه فاجعه ای است،که طلاق چه تاثیری برروی فرزند آن خانواده وارد می کند،اینکه دخترک هرشب از تنها شدنش زجه میزند،که پسرک از اینکه بگوید فرزند طلاق است خجالت می کشد که مبادا دوستانش مسخرش کنند.

    طلاق کلمه ی آسانی به نظر می آید ولی خب وقتی به ریشه ی خانواده ای نفوذ میکند عین تبری است که از ریشه آن خانواده را نابود می کند،چرا گاهی وقت ها در عصبانیت یه حرف هایی می گوییم که بعدا نمی توانیم جبرانشان کنیم،اکثر این طلاق ها بخاطر این بوده است که طرف مقابل را خوب شناخته نشده است و او را شاهزاده ی سوار بر اسب سفید تصورشده است ولی اینگونه نبوده و خیلی راحت در بعضی دعوا حرمت هایی که وجود دارد شکسته می شود.

      تا جایی که مادر خانواده به جایی می رسد که تنها راهش جدا شدن بسا و به نابودی دخترکش فکر نمی کند،اما چرا هیچوقت نمی توانیم باحرف مشکلاتمان را حل  کنیم؟ بیشتر مواقع بخاطر یک حرف یا سوءتفاهم خیلی از روابط بین رفته اند ،اگه از اول باهم خوب باشیم و حرف بزنیم خیلی از مشکلات حل می شود، مشکل همه ی ما این است که نمی توانیم با حرف مشکلاتمان را حل کنیم،چرا بعضی وقت ها دو فرد انقدر به ته خط می رسند که حاضر نیستند بخاطر دخترکشان که دارد به در و دیوار می زند که مادر و پدرش را کنار هم داشته باشد کوتاه نمی آیند؟

     چرا اصلا کوتاه آمدن در لغت نامه ی ما آدم ها از بین رفته؟چرا همیشه فکر غرورمان هستیم؟چرا وقتی مرد خانواده اشتباه میکند و می داند اشتباه هست نمیرود معذرت خواهی کند؟با یک امضا دو نفر محرم ترین بهم دیگر در دنیا می شوند و با یک امضای دیگر غریبه ترین آدم های زندگی هم می شوند؟چرا به فرزندشان فکر نمیکنند؟چرا با خودشان نمی گویند حالا که وارد این زندگی شده ایم بخاطر فرزندمان دوام بیاوریم؟چرا فرزندان طلاق جایگاه گنگی در جامعه دارند؟اینکه پدر یا مادر دخترکی طلاق گرفته اند دلیل بر این نیست که آن دخترک تربیت ندارد و بی بند و بار است،چرا این جمله که اگه مادر سر فرزند نباشد ،پس آن فرزند تربیت درستی ندارد در ذهن هایمان ایجاد شده و آزارشان می دهیم؟ آن ها به اندازه ی کافی درد کشیده اند بیایید ما عذابشان ندهیم.

انشا آزاد درباره طلاق

منبع: سایت انشاء باز

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا