هدیه های اسمانی ششم

درباره کودکان و نوجوانان در حماسه کربلا بودند تحقیق کنید

درباره کودکان و نوجوانان در حماسه کربلا بودند تحقیق کنید

درباره کودکان و نوجوانان در حماسه کربلا بودند تحقیق کنید

علی اصغر علیه السلام

یکی از فرزندان امام حسین علیه السلام نوزاد شیرخواری بود که از تشنگی در روز عاشورا بی تاب شده بود. امام، خطاب به دشمن فرمود: «از یاران و فرزندانم، کسی جز این کودک نمانده است. نمی بینید که چگونه از تشنگی بی تاب است؟» در «نفس المهموم» آمده است که فرمود: «اِنْ لَمْ تَرْحَمُوُنی فَاْرحَمُوا هَذَا الطِّفْل» و در حال گفت وگو بود که تیری از کمان حرمله آمد و گوش تا گوش حلقوم علی اصغر را درید. امام حسین علیه السلام خون گلوی او را گرفت و به آسمان پاشید.

رقیه

دختر سه یا چهار ساله ابا عبداللّه الحسین علیه السلام است که در سفر کربلا، همراه اسیران اهل بیت بود و در شام، شبی، پدر را به خواب دید و پس از بیدار شدن بسیار گریست و بی تابی کرد. خبر به یزید رسید. به دستور او، سر مهطر امام علیه السلام را نزد او بردند. رقیه از این منظره، بیشتر ناراحت و رنجور شد و همان روزها در خرابه شام (که محل اقامت موقت اهل بیت علیهم السلام بود) جان داد.

امام محمدباقر علیه السلام

تنها فرزند امام سجاد علیه السلام بود. مادر بزرگوارش، فاطمه دختر امام حسن مجتبی علیه السلام معروف به ام عبدالله است. در کربلا، سه سال و نیم بیشتر نداشت و حوداث خونین عاشورا و دوران اسارت را در حافظه خویش ثبت کرد.

قاسم بن الحسن

نوجوانی نابالغ بود که روز عاشورا در کربلا حضور داشت. وی فرزند امام حسن علیه السلام بود و برخی مادرش را رمله و برخی نفیله می دانند. وی با اصرار زیاد، عمویش حسین علیه السلام را راضی کرد تا به میدان برود.

عبد اللّه بن حسن بن علی علیه السلام

وی نوجوان 11 ساله و فرزند امام حسن مجتبی علیه السلام بود که روز عاشورا وقتی دید سید الشهداء علیه السلام بر زمین افتاده است، برای دفاع از عموی مظلومش به سوی میدان شتافت و جنگید و عده ای را کشت و با تیغ بحر بن کعب به شهادت رسید. برخی هم نقل کرده اند، حرمله با شمشیر، دست او را که در آغوش عمویش حسین علیه السلام قرار گرفته بود، برید و همان جا شهیدش کرد.

عون بن عبدا…

عون، فرزند حضرت زینب علیهاالسلام در کربلا و روز عاشورا همراه مادرش، حضوری فعال داشت و به شهادت رسید. این نوجوان شجاع نزد امام آمد و با اصرار مادرش، حضرت اجازه فرمود که به میدان برود. وی شماری از دشمنان را به هلاکت رساند و سرانجام به شهادت رسید. رجزی که در میدان جنگ می خواند، چنین بود: «اگر مرا نمی شناسید من پسر عبداللّه جعفرم همان که در بهشت با دو بال پرواز می کند…».

محمد بن عبداللّه

محمد بن عون عبداللّه نیز شجاعانه قدم به میدان گذاشت و خود را معرفی کرد و در یک نبرد سنگین، سه سوار و هجده پیاده از دشمنان خدا را به دوزخ فرستاد و سرانجام به شهادت رسید.

طفلان مسلم

محمد و ابراهیم، دو فرزند مسلم بن عقیل بودند که در حادثه کربلا اسیر شدند. ابن زیاد دستور داد آن دو را زندانی کردند. این دو نوجوان نابالغ، مدت یک سال در زندان بودند. سپس با کمک «مشکور»، پیرمرد زندان بان که هوادار اهل بیت بود، شبانه از زندان گریختند. شب به خانه زنی پناه بردند که شوهرش در سپاه ابن زیاد بود. حارث، آن دو را کنار رود فرات برد و بی رحمانه سر از تنشان جدا کرد و پیکرشان را در فرات افکند و سرهای آن دو را برای دریافت جایزه نزد ابن زیاد برد.

عمرو بن جُناده انصاری

از شهیدان نوجوان کربلا است که پدرش در رکاب سیدالشهداء علیه السلام شهید شد. او هنگامی که خواست به میدان برود، امام فرمود: «پدر این جوان کشته شد، شاید مادرش راضی نباشد که به میدان رود.» گفت: مادرم دستور داده که به میدان بروم و لباس جنگ بر من پوشانده است. او که 9 یا 11 ساله بود، به میدان رفت و رجز خواند و جنگید تا کشته شد. نام او در زیارت ناحیه مقدسه آمده است.

عبداللّه بن مسلم

عبداللّه ، فرزند مسلم بن عقیل، نوجوانی بود که همراه دایی و مادرش در کربلا حضور داشت. مادر او رقیه، دختر علی علیه السلام است. عبداللّه در روز عاشورا، با اجازه حسین علیه السلام به میدان نبرد رفت و این رجز را خواند: «امروز پدرم، مسلم و جوانانی را که در راه دین رسول خدا صلی الله علیه و آله شهید شده اند، ملاقات می کنم».

عبدالله شماری از مردان جنگیِ دشمن را در سه حمله از پای درآورد و سرانجام به دست عمرو بن صبیح صیداوی و اسد بن مالک به شهادت رسید.

محمد بن مسلم

نوجوانی 12 یا 13 ساله بود که روز عاشورا در کربلا با امام حسین علیه السلام شهید شد. پس از شهادت عبدالله بن مسلم، جوانان بنی هاشم به طور دسته جمعی، بی اجازه بر دشمن حمله کردند. امام حسین علیه السلام فریادی کشید و آنان را از حمله گروهی بازداشت و با صدایی رسا فرمود: «ای پسر عموهای من! برای مرگ، شکیبا باشید.» جوانان اهل بیت، دست از حمله برداشتند و بازگشتند، ولی در این فاصله، محمد بن مسلم (فرزند دیگر مسلم بن عقیل) به دست ابومرهم ازدی و لقیط بن ایاس جُهنی به شهادت رسید.

عمروبن الحسن

یکی دیگر از کودکانی است که در کربلا حضور داشت و پس از حادثه عاشورا اسیر شد. نقل شده است روزی یزید به او گفت: آیا با پسرم عبدالله کشتی می گیری؟ عمروبن الحسن گفت: نیرویی برای کشتی ندارم ولی با یک چاقو به من و یک چاقو هم به او بده تا با هم بجنگیم. اگر او مرا کشت، من به جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و پدرم علی بن ابی طالب علیه السلام می پیوندم و اگر من او را بکشم، او به جدش ابوسفیان و پدرش معاویه خواهد پیوست.

 

درباره کودکان و نوجوانان در حماسه کربلا بودند تحقیق کنید

منبع: سایت انشاء باز

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا