انشا پایه هفتم

تصویری را در ذهن خود ایجاد کنید و از قدرت تخیل خود بهره بگیرید پایه هفتم صفحه86

تصویری را در ذهن خود ایجاد کنید و از قدرت تخیل خود بهره بگیرید پایه هفتم صفحه86

پایه هفتم صفحه86 تصویری را در ذهن خود ایجاد کنید و از قدرت تخیل خود بهره بگیرید و به جزئیات آن بیفزایید. هر وقت تصویر ذهنی شما کامل شد؛ نوشتن را آغاز کنید جزئیات را به گونه ایی بنویسید که با خواندن آن تصویر ذهنی شما نشان داده شود:

چشم هایم را می بندم و به آینده فکر می کنم، آینده ایی که دور نیست. شاید خیلی زود آینده به در خانه هیمان بکوبد و نوید آمدنش را دهد. این بار که چشمانم را باز می کنم در بیابانی بی آب و علف که زمین از تشنگی زیاد ترک هایی به بزرگی کف دست برداشته است را می بینم. آفتاب سوزان بر فرق سرم می تابد و با دیدن بیابان و گرمای شدید عرق از سر و صورتم می چکد. ترس تمام وجودم را می گیرد می دوم تا که شاید به آبادی برسم با سرعت خودم را به نهری که از دور هاله ایی از دود و آتش دیده می شود می رسانم.

اما با هرچه نزدیک شدن به آنجا، احساس ترس بیشتر وجودم را می گیرد زیرا از شهر چیزی جز صدای سوختن چوب ها در آتش شنیده نمی شود. بله درختانی که چیزی از آن ها جز شاخه های خشک که نصف آن سوخته است باقی مانده است.

با وحشت عقب می روم و به سمت خانه ها می دوم، صدای ناله ی یک نفر مرا به سمت خانه ایی می کشاند گویی انسانی در آن ساکن است. در را با صدای قیژی باز می کنم مردی با موهای بلند که مگس ها در اطرافش می چرخند می بینم که در گوشه ایی افتاده و با صدای که انگار به زور از گلویش خارج می شود می گوید:آب! تشنه؟ آب

با دیدن این صحنه به عقب می روم و در خانه های دیگر را باز می کنم که با چنین اتفاق هایی بار دیگر مواجه می شوم. مادری که لب هایش ترک خورده و کودکی که صدای گریه اش کم کم، کم رنگ می شود و در نهایت برای همیشه ساکت می شود آدم هایی که برای یک لیوان آب به یکدیگر حمله می کنند و برای یک جرعه آب یکدیگر را می کشن، از بودن و تصور آینده با صدای بلند فریاد می زنم تا شاید از خیال بیرون بیایم اما فایده ایی ندارد.

مطالب پیشنهادی :  انشا در مورد اسمان شب پایه هفتم صفحه 52

 آینده ی دور ما خیلی به ما نزدیک است! دریایی وجود ندارد و سراب همه جا را گرفته. مردم هر کدام از فرط تشنگی یا مرده اند یا برای یک قطره آب یکدیگر را می کشند.

همه جا را زباله ها پوشانده اند و کوهی از زباله است که تنها به چشم می خورد و کثیفی و مگس ها و بوی  تعفن و زننده همه جا را پر کرده است. با سرعت می دوم از دور دریا می بینم، سرعتم را که بیشتر کردم متوجه می شوم چیزی جز سراب ندیده ام یا که نه، سراب نبود، روزی آنجا دریاچه ایی وجود داشته در حالی که آن خشک و خالی شده و خشکی و بی آبی همه جا را در برگرفته است.

پایه هفتم صفحه86 تصویری را در ذهن خود ایجاد کنید و از قدرت تخیل خود بهره بگیرید

انشا در مورد تصویر ذهنی صفحه 86 پایه هفتم  با قدرت تخیل بنویسید

نظر شما درمورد این انشا چه بود نظر بزارید ممنونم

این انشا اختصاصی بوده و کپی برداری در سایت یا کانال تلگرام شما بدون ذکر منبع و ادرس سایت حرام است و پیگرد قانونی دارد

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

2 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا