انشا ازاد

انشا درباره دری رو به آسمان

انشا درباره دری رو به آسمان

انشا درباره دری رو به آسمان

مقدمه:

مسیر زندگی، مالامال از پیچ و خم ها و موانعی است که آدمی گاه شاید مدت های مدیدی را صرف کنار گذاری یا برطرف ساختن آن می کند. نکته ی حائز اهمیت این است که همه ی موانع همچون دری عمل می کنند و تنها نیاز به کلید خاص خود را دارند. مانیز باید جویای آن کلید باشیم. اما کلید این در یا درها چیست؟

تنه انشاء:

آسمان پهناور همیشه در راس ها گاه زیر خروارها ابر و باران و گاهی دیگر زیر پرده ی سیاه شب پنهان گشته است. اما گاهی دیگر ما آن را نمی بینیم. نه مانع اش ابر است نه شب، بلکه ما عاجز از دیدن آن هستیم و تنها سیاهی مطلق را می نگریم. درست مثل کسی که در زندان تنگ و تاریک در گیر و دار یافتن کلید برای رهانیدن از قفس است.

این کلید می تواند هر چیزی باشد، مهم این است که کلید آن در باشد. اما استثنائات همه جا وجود دارد. زمانی دیگر ما شاه کلید در دستان خود داریم،اما غافلیم. غافل از مغزی که نهان است و علمی که گاه ذاتی و دفعه ایی دیگر اکتسابی است.

به نظر من علم و دانش کلیدی است که درها را رو به آسمان می گشاید.آسمانی که نه ابتدا دارد نه انتها، یعنی اگر در فراز آن پرواز کنیم شاید از خستگی جانمان به لب برسد،اما آسمانمان تمامی ندارد. اکنون موانع همان سیاهی هاست.اگر موانع سد راهمان شود، ما از دیدن ادامه ی مسیر و آسمان و خورشید تابان ناتوان مانده و مسیر زندگی را رو به فرجام و تمامی می بینیم.

بنابراین آدمی باید مداوم و پیوسته در جویای علم و دانش کوشا بوده تا مسیر زندگیش را آسان و بی رنج طی کند و سقف روی سرش آسمان و راه طولانی اش هموار گردد.

مطالب پیشنهادی :  انشا تصورکنید از شما برای صرف شام با بیل گیتس دعوت شده

نتیجه گیری:

یک ضرب المثل همیشگی و قدیمی اما کاربردی وجود دارد که می گوید:زگهواره تا گور دانش بجوی. پیام آور این نکته است که با علم و فراگیری دانش همه چیز امکان پذیر است؛زیرا شاه کلید در دستانمان است.

انشا درباره دری رو به آسمان

منبع: سایت انشاء باز

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا