انشا پایه دهمانشا پایه دهم شاخه فنی و کاردانش

انشا ازاد درباره باغبان با نگرانی وارد باغ شد پایه دهم

انشا ازاد درباره باغبان با نگرانی وارد باغ شد پایه دهم

انشا ازاد درباره باغبان با نگرانی وارد باغ شد پایه دهم

مقدمه:

سرشت و ذات آدمی،محتاج به انگیزه و هدفی برای پیش بردن است تا بتواند ارجحیت ها و اقلیت های زندگی خویش را بنابر اساس علایق خود طبقه بندی کند.

تنه انشاء:

باغبان با نگرانی وارد باغ شد. چشم هایش دو دو می زد و دستانش می لرزید. ضربان قلبش ساز ناکوک می زد و پاهایش به یکدیگر پیچ می خورد. صبح زود که از خواب برخاسته بود کمی دلش شور می زد. بنابراین ناشتا و خیلی صریح راهی باغ شده بود. میانه ی راه که همیشه پر بود از درختان سر به فلک کشیده و بوی سرمس کننده ی چمن تازه که حیوانات اهلی به چرای آن مشغول بودند،امروز برایش هیچ معنا و مفهومی نداشت.آن روز تنها به نهال های تازه جان گرفته اش می اندیشید به گل های میخک رنگی اش که تازه شکفته بودند و با عطر مدهوش کننده اش باغ را معطر کرده بود. به لوبیاها و سبزی هایی که با دستان چروک خورده  ونحیف اش کاشته بود. از دور که در باغ را دید تمام بدنش لرزید. مگر در این دنیا چه چیزی داشت؟!همان گل و گیاهانی که هم خانواده اش بودند و هم،هم صحبت تمام لحظه هایش.

آری در باغ باز بود. وقتی وارد باغ شد آهی سوزناک از اعماق وجودش کشید. شب گذشته گویی حیوانات وحشی دلی از عزا درآورده بودند و تمام باغ را ویران کرده بودند. باغبان کمی به صحنه نگاه کرد. گوشه ی باغ گل میخک هنوز خودنمایی می کرد گویی منتظر بود تا باری دیگر دست مهربان باغبان یر سرش کشیده شود.

مطالب پیشنهادی :  انشا با موضوع آزاد درباره نماز

نتیجه گیری:

ناامیدی دری است رو به اعماق سیاهی!در هر گوشه ی جهان که بنگری نشانه ایی برای امید و برخاستن دوباره هست. فقط کافیست دقیق تر نگاه کنیم.

انشا ازاد درباره باغبان با نگرانی وارد باغ شد پایه دهم

منبع: سایت انشاء باز

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا