باز نویسی حکایت سگی بر لب جوی،استخوانی یافت.چندان که در دهان گرفت.عکس ان را بدید.پنداشت که دیگری است.به شره (طمع)دهان باز کرد تا ان را نیز از روی اب برگیرد.انچه در دهان بود به باد داد»کلیله و دمنه

دکمه بازگشت به بالا