جواب فعالیت فارسی نهم

شعری با محتوا همدلی و اتحاد بنویسید

شعری با محتوا همدلی و اتحاد بنویسید

 شعر اول:

صائب تبریزی

یاد ایامی که با هم آشنا بودیم ما

هم خیال و هم صفیر و هم نوا بودیم ما

معنی یک بیت بودیم از طریق اتحاد

چون دو مصرع گر چه در ظاهر جدا بودیم ما

بود دایم چون زبان خامه حرف ما یکی

گر چه پیش چشم صورت بین دو تا بودیم ما

چون دو برگ سبز کز یک دانه سر بیرون کند

یکدل و یکروی در نشو و نما بودیم ما

می چرانیدیم چون شبنم ز یک گلزار چشم

از نوا سنجان یک بستانسرا بودیم ما

بود راه فکر ما در عالم معنی یکی

چون دو دست از آشنایی یکصدا بودیم ما

دوری منزل حجاب اتحاد ما نبود

داشتیم از هم خبر در هر کجا بودیم ما

اختر ما سعد بود و روزگار ما سعید

از سعادت زیر بال یک هما بودیم ما

چاره جویان را نمی دادیم صائب درد سر

دردهای کهنه هم را دوا بودیم ما

شعر دوم :

به گنج همدلی باید رسیدن، مهربانی را

نگاهم لهجه ای دارد که تنهایش تو می فهمی
چو رودی پیچ در پیچ و درازایش تو می فهمیتو میدانی که منظور از محبت چیست میدانم
کلید معرفت داری و معنایش تو می فهمی

به گنج همدلی باید رسیدن، مهربانی را
ندارم شک به آسانی که غوغایش تو می فهمی

بسان قطره می مانم که با جمع تو سیلم من
مسیرم پیچ و خم دارد که دریایش تو می فهمی

دریغ از من مکن بذر نگاهت را که می میرم
که رستن آرزوی بذر و رویایش تو می فهمی

از آن انسان بگویندم که انس از فطرتم خیزد
بیا گنج معانی را زوایایش تو می فهمی…

شعر سوم در مورد همدلی و اتحاد :

به گنج همدلی باید رسیدن، مهربانی را

نگاهم لهجه ای دارد که تنهایش تو می فهمی
چو رودی پیچ در پیچ و درازایش تو می فهمیتو میدانی که منظور از محبت چیست میدانم
کلید معرفت داری و معنایش تو می فهمی

به گنج همدلی باید رسیدن، مهربانی را
ندارم شک به آسانی که غوغایش تو می فهمی

بسان قطره می مانم که با جمع تو سیلم من
مسیرم پیچ و خم دارد که دریایش تو می فهمی

دریغ از من مکن بذر نگاهت را که می میرم
که رستن آرزوی بذر و رویایش تو می فهمی

از آن انسان بگویندم که انس از فطرتم خیزد
بیا گنج معانی را زوایایش تو می فهمی…

شعری با محتوا همدلی و اتحاد بنویسید

منبع:انشاء باز

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا