تحقیق دانش اموزی

انواع روش های مددکاری مستقیم وغیر مستقیم

انواع روش های مددکاری مستقیم وغیر مستقیم

 

گاهی وقت ها احساس می کنیم آن قدر میان کشمکش های روانی خود سردرگم و گیج شده ایم ، که نه توان درست فکردن داریم ، نه حوصله ی ادامه ی زندگی بر این منوال . تعارضات و دل نگرانی های طولانی ، نه تنها فایده ای ندارد ، بلکه جسم ما را نیز خسته و بیمار می گرداند .

مکانیستم دفاعی

وقتی انسان نمی تواند تعارضات روانی خود را به طور مستقیم رفع کند ، بهتر است متوسل به روشهای غیر مستقیم شود ؛ تا بتواند موجودیت خود را حفظ نماید . روان شناسان به این روشهای غیر مستقیم ، “مکانیسم های دفاعی ” می گویند .

ارزنده ترین امتیاز این روش ها این است که به کمک آنها ، ضمیرناآگاه انسان ، حرمت ضمیر آگاه را حفظ می کند و مانع از این می شود که انسان ، به ناچیزی و حقارت خود اعتراف کند .

قصد داریم در طی دو مقاله ، مکانیسم های دفاعی معتبری که در مباحث برخی روان شناسان آمده است را برای شما کاربران عزیز تبیانی توضیح دهیم . این روش ها شاید برای شما کارساز باشد ، شاید هم نباشد . این که هر فرد از کدام مکانیسم استفاده می کند ، به شخصیت او و موقعیت ناکام کننده اش بستگی دارد .

بیان این روش ها بدین خاطر است که هم شما را با مباحث مطرح شده در روان شناسی آشنا نماییم ، هم میزان شناخت شما را از رفتارهای دیگران و علت یابی آنان افزایش دهیم.

سرکوبی یا واپس زنی

اولین مکانیسمی که مورد بررسی قرار می دهیم ، سرکوبی است . سرکوبی یعنی : احساسات، خاطرات و انگیزه های ناراحت کننده و ناسازگار را در خارج از حوزه ی آگاهی نگه داشتن . مثلا، کودکی که از به دنیا آمدن برادر یا خواهر کوچک خود ناراحت است ، سعی می کند وجود او را انکار کند. فردی که از بیماری قلبی رنج می برد ، در هوای سرد زمستان به پارو کردن برف می پردازد.

به نظر روان شناسان ، سرکوبی به خاطر حفظ آرامش و ایجاد سازگاری با موقعیت است . به کمک این مکانیسم ، انسان ، آرزوها و تمایلات ناسازگار را از شعور آگاه خارج می کند و به اعماق ضمیر ناآگاه می فرستد.
مکانیسم دفاعی جابه جایی موجب می شود که اضطرابها و دلنگرانی ها از علت تولید کننده ی آنها جدا شوند وبه چیز دیگری که در اصل هیچ رابطه ای با آن ندارند منتقل شوند

بازگشت

در برخورد با ناکامی ها و دشواریها ، گاهی انسان به مکانسیم دفاعی بازگشت متوسل می شود . در این مکانیسم ، رفتار فرد به مرحله ی پایین تری ، که دارای صفات خام و ناپخته است ، تنزل می کند وسیر پس روی پیش می گیرد . علت پس روی رفتار این است که قبلا مورد استفاده قرار گرفته و مفید واقع شده است . مثلا ، وقتی در خانواده ای کودک تازه ای به دنیا می آید ، کودک قبلی چهار دست وپا راه می رود تا جلب توجه کند ، یا وقتی کارمندی با رئیس اداره اختلاف پیدا می کند و برای حل آن به گریه متوسل می شود ، رفتار بازگشتی از خود نشان می دهد.

جابه جایی

گربه دستش به گوشت نمی رسه ، …

گاهی فشارها و اضطرابهای ناشی از ناکامی ، به جای اینکه موضوع اصلی را هدف قرار دهند به چیزهای دیگری منتقل می شوند. مثلا ، به هنگام جنگ دو خروس، اگر یکی از آنها را بگیرند وبه محل دورتری ببرند ، دیگری با غرور تمام به اشیای اطراف خود نوک خواهد زد . همچنین کودکی که مادرش سینه خود را به زور از دهان او بیرون می آوردانگشت خود را می مکد ؛ مردی که از دست زن خود عصبانی می شود ونمی داند چه خاکی بر سرش بریزد ، ظروف خانه را می شکند یا به در و دیوار لگد می کوبد؛ زنی که از دست شوهرش ناراحت می شود بچه ی بی گناه را به باد کتک می گیرد؛ دانش آموزی که نمره ی کمی می گیرد ورقه خود را پاره می کند ، و مسافری که از دست راننده اتوبوس عصبانی می شود ، صندلیها را تیغ می کشد و….. .

مکانیسم دفاعی جابه جایی موجب می شود که اضطرابها و دلنگرانی ها از علت تولید کننده ی آنها جدا شوند وبه چیز دیگری که در اصل هیچ رابطه ای با آن ندارند منتقل شوند.

فرافکنی یا انتساب

فرافکنی یعنی تعارض های درونی و انگیزه های خود را بیرون ریختن و آنها را به طور ناآگاه به دیگران نسبت دادن . با مکانیسم فرافکنی ، انسان می تواند خود را از آثار غیر قابل تحمل و آزار دهنده ی تعارض های درونی خلاص کند . واقعیت این است که در همه ی ما صفات ناخوشایندی وجود دارد که آنها را حتی از خودمان نیز پنهان می کنیم . به کمک مکانیسم فرافکنی ، این صفات ناخوشایند رابه دیگران نسبت می دهیم ، تا وجود آنها در خود را انکار کنیم .

فرافکنی در افراد عادی زیاد به چشم می خورد و موجب خطا در قضاوت می شود. برای تعدیل آن لازم است که فرد به انتقاد سالم از خود بپردازد .
افرادی که دایما از دیگران عیب جویی می کنند ، در واقع تمایلات درونی خود را به آنها نسبت می دهند. یعنی خود آنها همان صفات را دارند . مثلا، کسانی که دیگران را دزد به حساب می آورند، در برخی موارد خودشان چنین تمایلاتی دارند

شاید بتوان گفت : ” کسانی که زندگی خود را وقف مبارزه با انواع فساد و از جمله فحشا می کنند ، در برخی موارد کسانی هستند که به نوعی به این رفتارها تمایل دارند و به طور ناآگاه آنها را به دیگران نسبت می دهند ” .

تنیس بازی که توپ را از دست می دهد و به راکت خود نگاه می کند ، دوچرخه سواری که در اثر اشتباه خود به زمین می خورد و بعد دوچرخه را وراندازمی کند و فردی که دراثر تنبلی خود شکست می خورد اما سعی می کند دیگران را مسبب شکست خود بداند ، در واقع همه به مکانیسم انتساب یا فرافکنی متوسل می شوند.

دلیل تراشی

گربه دستش به گوشت نمی رسه ، …

دلیل تراشی یعنی توجیه رفتاری که نشان داده ایم اما دلیل یا دلایل اصلی آن را نمی دانیم . بدین صورت که ما اغلب در اثر محرک های نامعلومی کاری انجام می دهیم اما بعدا دلیل یا دلایلی برای انجام دادن آن ذکر می کنیم که از واقعیت به دور است ، زیرا می خواهیم نشان دهیم که طرز رفتار ما نتیجه ی فکر و آگاهی بوده است . در واقع این دلایل ، توجیه عمل پس از انجام دادن آن است که برای فریب دادن خود عنوان می کنیم . گاهی دلیل تراشی برای این است تا رفتاری را که انجام نداده ایم توجیه کنیم .

برای روشن شدن مطلب مثالهایی ذکر می کنیم . فرض کنید در هیپنوتیسم (خواب مصنوعی) به فرد گفته می شود که پس از بیدار شدن باید چتر خود را در اتاق باز کند . اواین کار را ، بدون آنکه از انگیزه ی واقعی آن خبر داشته باشد، انجام می دهد. وقتی از او می خواهند که رفتار خود را توجیه کند، می گوید: می خواستم سالم بودنش را امتحان کنم تا به هنگام بارندگی معطل نمانم! در اینجا فرد ، بدون اطلاع از نیروهایی که او را به انجام دادن چنین کاری وا می دارند، به اجبار رفتار خود را با یک دلیل منطقی توجیه می کند .

مثالی دیگر : دانشجویی که می داند باید کتاب های دروس تخصصی اش را بخواند ، اما میل دارد با دوستان خود دور هم جمع شوند. او پیش خود استدلال می کند که مثلا زیاد درس خواندن برای چشم ضرر دارد یا آنهایی که زیاد می خوانند سیم هایشان قاطی می شود. این دلیل تراشی ها او را قانع می کند تا با آسودگی خیال کتاب را کنار بگذارد و پیش دوستان خود برود.
بهترین ضرب المثل فارسی که می تواند مکانیسم دلیل تراشی را منعکس کند چنین است : گربه دستش به گوشت نمی رسد می گوید گندیده است ، یا داستان روباهی که چون دستش به انگور نرسید گفت : این غوره است

می توان گفت که دلیل تراشی شایعترین مکانیسم دفاعی در زندگی عادی است . به قدری این مکانیسم رواج دارد که نمی توان آن را یک عمل استثنایی به حساب آورد. تقریبا همه این تمایل را داریم که برای توجیه کارهایی که انجام داده ایم یا کارهایی که انجام نداده ایم ، نوعی دلیل و بهانه های قابل قبول بیاوریم. البته اگر در این کار افراط شود ، موجب فریب و راهنمایی کاذب خواهد شد.

مقدمه

جامعه شناسی انحرافات

بحث در ارزش ها وهنجاریهای اجتماعی (اخلاق ) به قدمت تاریخ تمدن وتشکیل شهرها باز می گردد .اگر چه درجوامع ابتدایی نوع دیگری از نظام های ارزش – اخلاقی دیده می شود . اما آنچه مسلم است در همه آنها کما بیش تسامح  و سهل گیری در بعضی موارد وجود داشته است . اگر در مواردی سخت گیری و کیفر بیشتر بوده ناشی از «ظلم نظام حاکم » و یا « نیاز به کیفر شدید » یا برای عبرت «گیر مجرمان» تلقی شده است .

در شناسایی انحرافات اجتماعی همواره مشکلات تئوریک و دیدگاهی وجود داشته اند « اصل تهمت » و « برچسب » در مقابل اصل برائت ، مجرمین را همواره در حالت نامشخص قرار داده اند . از طرف دیگر وجه عمومی توجه به جرم ، جرایم اقشار پایین را در بر می گیرد . به همین صورت جز گزارش های تاریخی زمان های گذشته جرم ، وجنایت زمان حال اقشار «یقه سفید » (قدرتمندان ) پوشیده مانده است . ضمن آنکه از موانع ومشکلات تحقیقات در انحرافات وجرایم مشکلات آماری هستند آمار جرایم معمولا” مربوط به آن قسمتی می شود که توسط پلیس کشف و یا به محکومیت منجر می شود به این صورت بسیاری از جرایم مهم از جمله تجاوز به عفت ، دزدی ، وحمله به قصد ضرب (حمله به قصد وارد آوردن آسیب جسمی ) به پلیس گزارش نمی شود ضمن آنکه رویه های پلیس محلی در شناسایی جرایم بر اساس تعاریف بعمل آمده از نسبت انحرافات وکجروی (در مکان و زمان مشخص ) متفاوت است و گزارش یکدستی از آن حاصل نمی شود . از طرف دیگر معماهای آماری دیگری نیز وجود دارد مثلا” مردم بیشتر تمایل دارند که بعضی از جرایم را به مصاحبه گران اطلاع دهند اما نه به پلیس .مثل زنی که توسط شوهرش موردحمله قرار می گیرد یا ارزیابی موقعیت خود و شوهرش و عوامل دیگر دست به انتخاب می زند  که با کدام یک می تواند سخن بگوید .

اما می توان بعضی از جرایم را با دقت بیشتری آمار گیری کرد از جمله آدمکشی (قتل ) متغیر دیگر دسترسی به ابزار وآلات در صحنه است .آیا در دسترس بودن سلاح در آمریکا باعث قتل ها می شود یا عوامل دیگر دست اندر کارند و گیونز ضمن مقایسه آمریکا و سوئد که در هر دو حمل سلاح آزادانه انجام می شود معتقد است که عواملی مثل مرز نشینی ، وجود خرده فرهنگ های خشونت در شهرهای بزرگ در افزایش قتل موثرند چه مرزنشینان مسلح عضو انجمن های بیداری مذهبی بخش افتخار آمیزی از تاریخ آمریکا هستند . (هاشمي طاري، 1385، ص 1)

مسایل و آسیب های اجتماعی

(مسائل جامعه ای) « ناظر بر وضعیت وشرایطی است که به اعتقاد اکثریت افراد جامعه ، شرایط مزبور در کیفیت زندگی افراد وگروههای اجتماعی را مختل می کند ، مهمترین ارزش های عام را به خطر می اندازد و به رغم تلاش های فراوان که اکثریت افراد به عمل می آوردند ، به هدف های مشروع خود دست نمی یابند . از این افراد وگروههای اجتماعی به این باور می رسند که برای تغییر شرایط و اصلاح وضع موجود باید به اقدامی اجتماعی دست زنند و در واقع یکی از الگوهای مددکاری جامعه ای مغفول مانده ، محقق یابد .

در واقع ریشه مسائل جامعه ای در بطن نهادهای اجتماعی است که بر اثر کارکرد نامناسب آنها شکل می گیرد وشرایط دشوار و رنج آوری را به اکثریت مردم تحمیل نماید و جنبه های عینی و ذهنی به خود می گیرد مسایل جامعه ای در متن جامعه به بار می نشیند و در بستر زمان می توانند به آسیب  دیدگی افراد منجر شود ، بستر های انحرافی را فراهم سازد و در مواردی که با پیگرد قانونی همراه شوند ، به آسیب های اجتماعی مبدل گردند . برخلاف مسایل جامعه ای ، « مسایل فردی »مربوط به وضعیت شخص و ارتباط بالا فصل او با دیگران است .مسایل جامعه ای و آسیب های اجتماعی آن چنان در هم تنیده اند که یکدیگر را بار تولید می کنند ، آن چنان که در درک مسایل جامعه ای با اهمیت است ، زمینه های نهان پیدایش مسایل عیان است و بر این اساس در برخورد با مسایل جامعه ای ، رویکرد توجه به متن و ساختار جامعه برتری خود را به فرد نمایان می سازد .

در نگاهی گذار می توان دریافت که :

از وضعیت مطلوب مورد نظر افراد جامعه منحرف شده اند ،

به یکدیگر مربوطند و  سردردل هم دارند ،

دارای نتایج مخرب اند ومی توانند بسترهای کج روی را فراهم سازند .

و سرانجام اینکه برخورد با مسایل جامعه ای ، نیازمند شکل گیری افکار و نظریها ، مباحث ها و برنامه ریزی های نرم افزاری است تا بر آن اساس ، از طریق تفکر ، خلاقیت ، مشارکت واقعی مردم ، مشارکت در اندیشه ها ، برنامه ریزی ، تصمیم گیری ، اجرا و ارزشیابی فعالیت ها ، از طریق الگوهای اقدام اجتماعی در مدد کاری جامعه ای ، دگرگونی در وضعیت موجود صورت پذیرد ، براین اساس ، مسایل جامعه ای ، ناظر بر « شرایط دشوار است وآسیب های اجتماعی ، ناظر بر « اعمال» افراد و گروههای اجتماعی . (آقابخشي، 1383، ص 3)

تعاریف ومفاهیم انحرافات

در بدو ورود به مفاهیم و تعاریف انحرافات ، آسیب های اجتماعی ، جرم، بزهکاری ، تبهکاری ، متوجه این امر می شویم که :

1- درهمه ی آنها نوعی گسستگی ازهنجارها و عملکرده ای نا به هنجار با آنان شناخته می شود .

2- از طرف دیگر این تعاریف در جوامع مختلف و زمانهای مختلف همپوشی دارند و گاه یکسان پنداشته می شوند .

3- به نظر می رسد که در ارائه تعاریف انحراف ، علاوه بر زمان و مکان دیدگاه ناظر نیز تعیین کننده باشد چنانکه در نظر مسئولین قضایی ، سازمان های مربوط به زندان و پلیس تعاریف متفاوتی با یکدیگر وجود دارد . اما در تعاریف سازمان های مددکارانه ، مشاوره و بهزیستی ،  مراقبت های قبل و بعد از دستگیری ، تشکیل پرونده ، زندان و پس از رهایی را بیشتر مورد نظر دارند و نه به عنوان مجرم قابل کیفر بلکه موجود شناخته می شود .

4-علاوه بر اینها در تعاریف اعلام شده برای انحراف وجه دیگری نیز به طور ضمنی و تلویحی و پنهان دیده می شود ، یعنی هر جا سخن از انحراف هست گناه را به سوی کیفرهای رسمی و غیر رسمی می کشاند و نوعی تداخل موضوعی را پیش می آورد .

5- تعاریف انحرافات می توانند به طور ذاتی و یکبار برای همیشه مطرح شوند (ایستا ) و یا به صورتی که تابع نظام اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی ، و فرهنگی باشند (پویا ) پویایی شناسی در تعاریف انحرافات ما را به تحولات و مراقبت های اجتماعی و عوامل آن (دین و وجدان و غیره ) تحولات در فلسفه حقوق و نظام قضایی و نظام کنترل اجتماعی رسمی می رساند .

6- توجه به این مسئله که آیا انسان فاعل مختار و مسئول رفتار خویش است و یا مجبور و در حیطه جبرهای اجتماعی ، زیستی ، روانی ، اقتصادی ، سیاسی ، و غیره از ابزارهای اختیار و فاعلیت انسان تعاریف متفاوتی به همراه خواهد داشت . (هاشمي طاري، 1384، ص 2)

انحراف چیست ومنحرف کیست ؟(Deviant , Deviance)

انحراف رفتاری است که برای گروه ، مساله یا تعارضی بوجود می آورد که باید حل شود ، مثل الکلیسم ، اعتیاد، ولگردی ، رسپیگری و خود کشی که در واقع جملگی آنها انحراف محسوب می شوند

تعریف منحرف

در دانشنامه جرم شناسی منحرف کسی است که رفتارش در یک برهه زمانی ، نا به هنجار باشد منحرف یا کجرو (کژری )شناخته می شود چنین افرادی ممکن است شامل افراد غیر عادی ، بیگانه ، دیوانه ، بدسرشت یا افراد عادی  ای باشند که رفتار نابهنجار آنها موقتی است برخی پژوهشگران معتقد ند چشم جامعه تمام ابعاد شخصیت فرد را نمی بیند به این ترتیب ممکن است فرد امروز به عنوان « منحرف » شناخته شود و روز دیگر به عنوان فردی
« عادی » بدون وجود تعاریف روشن و دقیق در مورد رفتار بهنجار ، تنها پیش داوری و جهل است که می تواند افراد منحرف را از افراد عادی جدا کند

جرم از نظر دورکیم

دور کیم در کتاب « تقسیم کار اجتماعی » معتقد است که جرم باعث گسسته شدن همبستگی اجتماعی می شود و عملی جرم است که مجازات در پی داشته باشد و در جوامع مختلف در درجه تحمل نسبت به جرم متفاوت است . او معتقد است که جرم امری به هنجار است (به هنجار به معنای طبیعی است نه مثبت بودن عمل ) به شرط آنکه از میزانی که حد تحمل وجدان جمعی است فراتر نرود ، او معتقد است وی در اعلام دلایل سلامت عمومی و  جزء تفکیک ناشدنی هر جامعه سالم است .وی دراعلام دلایل این امر معتقد است که :1-جرم به هنجار است زیرا وجود جامعه ای عاری از آن محال است .2- هیچ عملی ذاتا” جرم نیست بلکه اهمیت آن اهمیتی است که شعور مشترک به آن می بخشد ، و هر چه شعور این جامعه قوی تر و قدرت آن بیشتر باشد که بتواند تخلفات کوچک را به صورت ارزش مطلق در آورد ناچار حساس تر و پرتوقع تر خواهد بود . بنابراین در برابر کوچکترین تخلفی داغ جنایتکاری بر آن خواهد زد .

به این صورت حدی از جرم که از آستانه تحمل جامعه در نگذرد برای حفظ و تکلم و پیشرفت جامعه ضروری است  (هاشمي طاري، 1385، ص 4)

تعاریف مبتنی بر روانشناسی .

روانشناسی فردی با نگراش فرویدی انحراف اجتماعی را ناشی از کشاکش غرایز ، شخصیت و روح جمعی در قالب قانون می داند که برتری هر یک از آنها نوعی آسیب را به همراه می آورد ، که غالبا” فردی است . در این تعاریف نیز اختیار شانه خالی می کند و جبر روانی را اعلام می کند .

تعاریف مبتنی بر جرم شناسی

جرم شناسی یا بزه شناسی رشته ای است از علوم جنایی که درباره « عوامل جرم زا و کیفیات و امور مقتضیات و شرایط فردی و محیطی و اجتماعی موثر در بروز رفتار جنایی یا علل وقوع جرم و صور گوناگون بزه و جنبه های کمی و کیفی آن و…

روش های درمان و اصلاح و تربیت بزهکاران یا کسانی که در اثر عوامل جرم زای فردی (تن وروان ) ومحیط طبیعی و اجتماعی را برگزیده اند و از خود رو بر تافته و از انسانیت گریخته اند

روانشناسی اجتماعی و انحراف

در روانشناسی اجتماعی تعامل ارتباطی بین شخص منحرف و داوری اجتماعی بوجود می آید . از این رو توجیه رفتار و تصمیم به رفتار تبهکارانه در چرخه مناسبات فرد ، جمع و شناخت های هر دو و در نهایت به تصمیم گیری انجام عمل و توجیه آن و کیفر مناسب با آن پرداخته می شود .(اورونسون ) با ذکر مثالی از کشاکش شناختی می نویسد در مورد تقلب سر جلسه امتحان و جدان شخصی مانع از تقلب کردن می شود و احساس ناهماهنگی در انسان ایجاد می کند . تقلب کردن در مقابل نمره گرفتن قرار می گیرد استدلال می کند که تقلب در بعضی شرایط آن قدر هم بد نیست

انواع روش های مددکاری مستقیم وغیر مستقیم

منبع: سایت انشاء باز

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا