انشا ازاد

انشا درباره فرهنگ بومی و پیوندهای جغرافیایی

انشا درباره فرهنگ بومی و پیوندهای جغرافیایی

مقدمه: اینجا ایران است، سرزمین مادریم. سرزمینی که در آن به دنیا آمده ام و سرزمینی که در آن رشد کرده ام و می دانم سرزمینی خواهد بود که در آن می میرم.

تنه انشاء: ایران من زادگاه من است، زادگاهی که نقشه اش شکل گربه است اما در نظر من همچون شیری است که آماده ی غرش است. ایران من نتیجه ی تلاش خیلی از انسان هایی است که در راه آبادانی آن جان داده اند تا سرپا بماند و سربلند باشد.

ایران من فرهنگی به قدمت هزاران سال دارد. آنقدر مردمانش شریف و مهربان هستند که قومیت های مختلف در کنار یکدیگر و با همدیگر با صلح و آرامش زندگی می کنند،

کرد و لر، ترک و تالش و ارمنی، بختیاری و فارس و مازنی، عرب و بلوچ و گیلکی و خیلی دیگر اقوام با زبان ها و گویش های شیرین خود و با مذهب های مختلف مثل شیعه و سنی، مسیحی، یهودی و زرتشتی پابه پای یکدیگر قدم برمی دارند و در خوشی و خوشحالی و یا در جنگ همچون کوهی استوار ایستاده اند و مانع از ورود و نفوذ دشمن می شوند تا مبادا دشمن دست درازی کند و حتی یک وجب از خاک میهنم را تصاحب شود.

اما از همه ی این ها که گذشت کنیم همه ی این اقلیم ها فرهنگ ایرانی را می سازند و براساس همین فرهنگ بین نقطه به نقطه ی ایران پیوند نامرئی اما  سفت و محکمی وجود دارد و کل جغرافیای ایران را به هم متصل ساخته است. بله این ایران من است.

نتیجه گیری: فرقی نمی کند زبانت چیست و یا مذهبت چیست؟ مهم این است نام ایرانی روی پیشانی ات حکاکی شده و جغرافیایی را تشکیل داده ایم همچون شیر آماده به غرش که همه ی مردمانش همچون ریسمانی دل هایشان به همدیگر متصل شده است.

انشاء در مورد فرهنگ بومی و پیوندهای جغرافیایی

انشا طنز در مورد فرهنگ بومی و پیوندهای جغرافیایی

نظر شما در مورد این انشا چه بود نظر بزارید ممنونم

این انشا اختصاصی بوده و کپی برداری در سایت یا کانال تلگرام شما بدون ذکر منبع و ادرس سایت حرام است و پیگرد قانونی دارد

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا