انشا پایه یازدهم

انشا با طرح گفت و گو با موضوع مدرسه پایه یازدهم

انشا_سفارشی_گفتگو_مدرسه

انشا با ویژگی گفت و گو پایه یازدهم

درصبح یکی از روزهای سرد زمستانی طبق روال هرروز به سمت مدرسه حرکت کردم.بلافاصله بعداز وارد شدن به مدرسه یکی از دوستانم به اسم زهرا را از دور دیدم که دوان دوان ب سمت من می آمد و وقتی که ب من نزدیک شد گفت:
-سلام…امتحان امروز را خوانده ایی؟
+سلام…نه…چه درسی؟مگر امروز امتحان داریم؟
-بله..امروز امتحان زبان داریم…
+معلم ادبیات یکی از مورد علاقه مندترین و مهربان ترین معلم ها از نظر من است.آیا امکان دارد که امتحان امروز را لغو کند؟
-بعید می دانم..برای اینکه سبا و بقیه ی بچه ها خوانده اند…
+خدای من…ما دیروز کلی مهمان داشتیم و من اصلا وقت درس خواندن نداشتم.خدا امروز را ب خیر کند.
«بااتمام این صحبت ها به در کلاس رسیدیم و وارد کلاس شدیم،بعداز دقایقی کوتاه معلم وارد کلاس شد.درحالی که برگه های امتحانی در دستانش بود و بلافاصله شروع به توزیع سوالات کرد و خیلی زود امتحان شروع شد.بعداز امتحان زهرا پرسید:
-امتحان چطور بود؟
+خیلی بد..مطمعنا نمره ی خوبی نمی گیرم
-بهتراست که دلیل کم کاری امروز را به معلم توضیح دهی…
دستم را بلند کردم و گفتم:
خانم!من دیروز شرایط درس خواندن را نداشتم..بابت این موضوع واقعا متاسفم…
معلم با لبخندی مهربان گفت:عزیزمن،برای این بار سخت گیری نمی کنم اما دفعه ی بعد با تلاش و کوشش بسیار منتظر نمره ی خوبی از جانت شما هستم…
من که بسیار از برخورد معلم خوشحال بودم گفتم:
+خیلی ممنون..حتما جواب لطف و مهربانی شمارا ب نحو احسنت پاسخ خواهم داد.
بعداز آن با شادی و خوشحالی روز و سایر کلاس هایم را گذراندم درحالی که لبخندی کوچک کنج لبانم جا خوش کرده بود

انشا پایه یازدهم با ویژگی گفت و گو

انشا با ویژگی گفتگو پایه یازدهم

نظر شما در مورد این انشا چه بود نظر بزارید

این انشا اختصاصی بوده و کپی برداری در سایت یا کانال تلگرام شما بدون ذکر منبع و ادرس سایت  حرام است

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

4 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا