- دستهبندی نشده
- انشا عمومی
- انشا پایه هفتم
- انشا پاییز
- انشا حیاط مدرسه
- انشا روزی که دوست دارم تکرار شود
- حکایت فردی با سپری به میدان رفت
- حکایت روزی در فصل بهاران
- انشا در مورد خانه
- انشا در مورد عینک
- انشا در مورد کلاغ
- ضرب المثل هر که بامش بیش برفش بیشتر
- انشا در مورد محل زندگی ما
- انشا در مورد ایران
- انشا در باره اسمان شب
- انشا در باره کفش
- انشا درباره ناخن
- انشا در مورد درد دندان
- شخصی خانه به کرایه گرفته بود
- بار کج به منزل نمی رسد
- حکایت شخصی شتر گم کرد
- انشا پایه هشتم
- انشا در مورد انچه در مسیر خانه تا مدرسه می بینید
- انشا در مورد مشاهده مسابقه فوتبال از روزنه تور
- انشا در مورد دیدن مورچه ای که بار می کشد
- انشا درباره دیدن یک شکارچی از دریچه چشم یک اهو
- انشا درباره صحنه ورود یک موش به خانه
- کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد
- انشا درباره صدای وزش شدید باد
- انشا درباره صدای لالایی مادر
- انشا درباره صدای باران
- انشا درباره اهنگ سرود ملی
- انشا درباره قارقار کلاغ
- انشا درباره بوی خاک پس از بارش باران
- انشا درباره طعم بستنی یخی
- انشا درباره بوی سیر
- انشا درباره طعم خورشت قورمه سبزی
- انشا درباره برداشتن یک ظرف داغ
- انشا درباره طعم لبوی داغ در یک روز برفی
- انشا درباره یک قالب یخ بدون دستکش
- حکایت حاکمی دو گوشش ناشنوا شد
- انشا درباره برخاستن از خواب صبح روستا
- انشای برخاستن از خواب در صبح شهر
- ضربالمثل زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد
- انشا درباره اگر معلم نگارش بودید
- انشا درباره پروانه ای هستید که در تاریکی شب..
- انشا قطره بارانی هستید که از ابری چکیده اید
- حکایت روزگار انوشیروان
- حکایت مردکی را چشم درد خاست
- انشا پایه نهم
- انشای گذر رودخانه
- انشا آدم فضایی
- انشا اذان
- انشا فیل و فنجان
- انشا شانس
- انشا ی تصور ذهنی درون یک فضاپیما در ماه
- حکایت دزدی پیراهنی را دزدید
- ضرب المثل کوه به کوه نمی رسه
- انشا تلفن همراه
- انشا رباط پیشخدمت
- انشای درد دل یک موش آزمایشگاهی
- انشا ماهی در حوض قالی
- انشای سایه آدم
- انشا در مورد انتقال خون
- انشا در مورد کمک به همسایه
- انشا ایستادن در صف
- انشای تصور در داخل یک اتوبوس شلوغ
- حکایت روزی شخصی نزد طبیب رفت
- انشا کودکی من
- انشای یک روز از کلاس
- انشا جلسه امتحان
- انشا هدف زندگی
- انشا نوجوانی
- انشای عاقبت فرار از مدرسه
- انشای پرواز بدون بال
- ضرب المثل فضول رو بردن جهنم
- انشایی در مورد درختی پا در هوا
- حکایت شخصی به عیادت مریضی رفت
- انشا پایه دهم
- انشا پایه یازدهم
- درس کار و فناوری
- انشا پایه دهم شاخه فنی و کاردانش
- جواب تمرین های علوم
- انشا پایه یازدهم فنی حرفه ای
- انشا پایه دوازدهم
- تمرین های زبان انگلیسی
- تحقیق دانش اموزی
- آمادگی دفاعی پایه نهم
- انشا انگلیسی
- اقتصاد پایه دهم
- انسان و محیط زیست پایه یازدهم
- تفکر و سواد رسانه ای
- سلامت و بهداشت پایه دوازدهم
- حواب فعالیت فارسی نهم
انشاء غم آخرین انشای دبیرستان پایه دوازدهم
انشاء غم آخرین انشای دبیرستان پایه دوازدهم
به نام پروردگار زیبایی ها که قلم را آفرید تا انسان بنویسد و بیاوزد آن گاه که به مقامی رسید علم را به دیگران هم آموزش دهد.
مقدمه:
چه روزهایی که حرف هایمان را، باورهایمان را لابه لای خط های انشاء به جا گذاشتیم. چه روزهایی که همراه با دوستانمان درباره ی خاطراتشان یا عقایدشان گریسته و خندیده ایم،انشا همان متنی بود که شاید نمره ایی از آن گرفته باشیم اما در اصل حرف هایی بود که با قلم خود روی کاغذ به ثبت رساندیم.
تنه انشاء:
قلم در دستانم و اشک در چشمانم حلقه زده است. اینبار انشایم را نه در اتاق خانه نوشته ام و نه زیر درخت بید! اینبار به یاد ایام گذشته انشایم را در کلاس درس نوشتم. کلاسی که روزهای خوب و بدی را کنار بهترین دوست های زندگیم،گذراندم. زنگ انشا را تنها یک زنگ درس نمی دانستم بلکه روز و روزگاری بود که حرف هایم را در لابه لایش به ثبت می رساندم.
دلم برای قلم به دست گرفتن و استرس نمره ی انشا یا هیجان خواندن آن در کلاس تنگ می شود. غمم نه گفتنی است و نه نوشتنی! غمم را باید از دستان لرزانی که اینبار غریبانه قلم را می رقصاند،دید. شاید خیلی ها شاد باشند برای آینده ایی که در انتظارشان نشسته است اما من از همین حالا دلم برای نشستن روی نیمکت های مدرسه تنگ می شود. دلم برای استرس صدا زدن معلم سر زنگ درس تنگ می شود. من دلم بیشتر از همه برای زنگ انشا تنگ می شود. زیرا نیمی از خاطرات خوب دبیرستان را در آن زنگ به جا گذاشتم.
نتیجه گیری:
دبیرستان پایان دوره درس و مدرسه نیست! ما هر روزمان را در زندگی در حال گذراندن درس هستیم اما دبیرستان ماجرایش فرق دارد. بهترین خاطرات یا بهترین دوست ها از همین نقطه شروع می شوند. اما این پایان روزهای خوش نیست! امروز دقیقا نقطه ی شروع زندگیست پس با امید و پشتکار و توکل به خدا رو به جلو پیش می رویم تا در آینده انشای فرزندانمان موفقیت های پدر و مادرشان باشد.
انشاء غم آخرین انشای دبیرستان پایه دوازدهم
منبع: سایت انشاء باز
- روش صحیح شست و شو مو و آرایش چیست فعالیت صفحه 91 سلامت و بهداشت
- چرا خرمشهر نماد هشت سال مقاومت معرفی شده است
- چند نمونه از فداکاری های زنان ایرانی در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
- تحقیق درباره یکی از زنان شاهنامه فردوسی فارسی نهم صفحه 91
- شباهت آرش کمان گیر و حسین فهمیده در چیست
- یک جامعه همدل چه ویژگی هایی دارد تحقیق کنید
- شعری با محتوا همدلی و اتحاد بنویسید
- تحقیق درمورد چرا میهن را به مادر تشبیه می کنند
- گسترش ضرب المثل از دل برود هر ان كه از ديده برفت
- مثل نویسی باز فیلش یاد هندوستان کرد انشاء پایه دوازدهم
- چرا در مناطق کوهستانی قسمتی از جاده ها را به صورت پیچ های شیبدار می سازند
- مثل نویسی کوه به کوه نمی رسه، آدم به آدم می رسه
- انشاء آزاد درباره الگو یا قهرمان زندگی شما کیست-انشاء باز
- راه های پیشگیری از ابتلا بیماری پدیکلوزیس (شپش سر)
- چرا خرمشهر نماد هشت سال مقاومت معرفی شده است
- اگر فردی هیچ نوع غذای گوشتی مصرف نکند به چه مشکلی بر می خورد علوم هفتم
- انشا درباره توصیف شخصیت
- مثل نویسی تهی پای رفتن به از کفش تنگ پایه دهم صفحه ۱۲۲
- خورشیدگرفتگی را افراد بیشتری می بینند یا پدیده ماه گرفتگی فکر کنیدعلوم هشتم
- تحقیق علوم درباره به جز حشره ها جانوران دیگری نیز به گرده افشانی گل ها کمک می کنند